من اگر میگویم
که در این دار فنا
نه خودم میمانم ونه تو
منظورم این نیست
که دلگیرم از این دار فنا
که اگر آمده ام
یک روز باید بروم
من اگر میگویم
که تو هم خواهی رفت
و نخواهی هم ماند ،این است
که آنقدر بودند
و رفتند و نشد برگردند
پس بیا و سعی کن یادت نرود
که اگر آمده ای
یک روز باید بروی
وخودت میمانی و خودت
توشه ای بیخیر است
بر گریبان خودت
شایدم باخیر است
من نمیدانم
تو خودت میدانی
میتوانی تامل بکنی
که چه کردی در این عمر
که رفته است زدست
از خدا میخواهم
که ببخشد مرا قبل مرگم
که نمیدانم، امروز بود یا فردا
پس ای مفتاح بترس
از روزی که خودت میمانی
و خودت
مفتاح(محمد.و)